شرح صحیفه سجادیه(( مؤلف : آیت الله مدرسی چهاردهی ))
صحیفه کامله سجادیه(( ترجمه و شرح: میرزا ابوالحسن شعرانى ))
امام سجاد جمال نیایشگران (( نگارش : احمد ترابى ))
شرحى بر دعاهاى صحیفه سجادیه ، شهود و شناخت(( نام مؤلف : آیة الله حاج شیخ حسن ممدوحى ))
سجاده عشق (داستانهاى برگزیده از صحیفه سجادیه)(( مؤلف : یحیى نورى ))
بهترین زندگى در پرتو سخنان امام سجاد (ع)
سیرى در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (جلد اول)
سیرى در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (جلد دوم)
سیرى در رساله حقوق امام سجاد علیه السلام (جلد سوم)
(( سلسله گفتارهای حضرت آیت الله یثربی ))
زندگینامه حضرت امام سجاد (ع)
نام مبارک امام چهارم علی است و مشهورترین القاب آن حضرت زین العابدین و سجّاد میباشد و مشهورترین کنیه ایشان ابامحمد و ابوالحسن است. مدّت عمر آن بزرگوار پنجاه و هفت سال است. ایشان پانزدهم جمادی الاول سال سی و هشتم هجری به دنیا آمد. تولد آن بزرگوار دو سال قبل از شهادت امیرالمؤمنین علیه السلام است و تقریباً بیست و سه سال با پدر بزرگوار زندگی کرد. پس مدت امامت آن بزرگوار سی و چهار سال است.
حضرت سجّاد علیه السلام پدری چون حسین دارد و مادرش دختر یزدگرد پادشاه ایران است که دست عنایت حق به طور خارق العاده این دختر را به امام حسین میرساند. شرافت این زن آن است که مادر نُه نفر از ائمه طاهرین میشود و چنانچه امام حسین علیه السلام «اب الائمه» است. این زن نیز «ام الائمه» است.
گرچه امام سجاد علیه السلام با اهلبیت علیهم السلام در همه فضایل وجه اشتراک دارند و هیچ فرقی میان آنان از نظر صفات و فضایل انسانی نیست، اما از نظر گفتار و کردار شباهت تامّی به جدشان امیرالمؤمنان علی علیه السلام دارد. که آن موارد را ذکر مینماییم.
ایمان امام سجاد علیه السلام
امیرالمؤمنین علیه السلام در دعای صباح میگوید: «یا من دلّ علی ذاته بذاته؛ ای کسی که برهان وجود خود هستی.»حضرت سجاد نیز در دعای ابوحمزه ثمالی میگوید: «بک عرفتک و انت دللتنی علیک و عویتنی الیک و لولا انت لم أدر ما انت؛ تو را به خودت شناختم و تو دلالت نمودی مرا بر خودت و دعوت نمودی به خودت و اگر نبودی، ترا نمیشناختم.»
اینگونه کلمات منتهای ایمان را میرساند و این همان ایمان شهودی است که امیرالمؤمنین میفرماید: «لو کشفت لی الغطاء ما ازددت یقینا؛ اگر بر فرض محال ممکن بود خدا را با این چشم ظاهری دید و میدیدم بر یقین من که الآن به ذات مقدس حق دارم چیزی افزوده نمیشد.»
علم امام سجاد علیه السلام
اگر امام علی علیه السلام میگوید: «از من بپرسید هر چه میخواهید که به خدا قسم تمام وقایع را تا روز قیامت میدانم، حضرت سجاد نیز میگوید: «اگر نمیترسیدم که مردم در حق ما غلوّ کنند، وقایع را تا روز قیامت میگفتم.»
امام زین العابدین نیز میفرمود:
تعصی الاله و انت تظهر حبّه | هذا لعمری فی الفعال بدیع |
لو کنت تظهر حبه لأطعته | ان المحب لمن یحب مطیع |
«خداوند را معصیت میکنی و ادعا میکنی که او را دوست داری. به جان من این ادعا از عجایب امور است. اگر براستی خدا را دوست داشتی او را اطاعت میکردی، زیرا محّب همیشه مطیع محبوب است.»
در این اشعار نیز امام سجاد علیه السلام میگوید محال است که خداوند را معصیت کنم، زیرا او را دوست دارم.
عبادت امام سجاد علیه السلام
درباره امیرالمؤمنین گفته شده است که روزها به ایجاد باغ و قنات برای فقرا و محتاجین مشغول بود، و تا به صبح عبادت میکرد. حضرت سجاد نیز چنین بود چه بسیار باغها و قنوات که به دست ایشان برای دیگران آباد یا ایجاد شد. عبادت و سجده او به حدی بود که به زین العابدین و سجاد ملقب شد.از رسول اکرم صلی الله علیه و آله روایت شده که روز قیامت خطاب میشود: «کجا است زین العابدین؟» و میبینم که فرزندم علی بن الحسین جواب میدهد و میآید.
از امام باقر علیه السلام روایت شده که: «پدرم را میدیدم که از کثرت عبادت پاهای او ورم کرده، و صورت او زرد، و گونههای او مجروح، و محل سجده او پینه بسته بود.»
سخاوت، فتوت و رأفت امام سجاد علیه السلام
در تاریخ آمده است یکی از کارهای امیرالمؤمنین علیه السلام اداره کردن فقرا به طور مخفیانه بوده است. امیرالمؤمنین شبها خوراک، پوشاک و هیزم به خانه بینوایان میبرد، و آن بینوایان حتی نمیدانستند که چه کسی آنها را اداره میکند. همچنین میان مورخین مشهور است که امام سجاد علیه السلام چنین بوده است.راوی میگوید: در محضر امام صادق علیه السلام بودیم که از مناقب حضرت علی علیه السلام صحبت شد و گفته شد هیچ کس قدرت عمل امیرالمؤمنین را ندارد و شباهت هیچ کس به امیرالمؤمنین، بیشتر از علی بن الحسین علیهماالسلام نبوده است که صد خانواده را اداره میکرد. شبها گاهی هزار رکعت نماز میخواند.»
از طریق اهل تسنن روایت شده است که چون امام سجاد علیه السلام شهید گشت روشن شد که آن حضرت صد خانواده را به طور مخفی اداره میکرده است.
زهد امام سجاد علیه السلام
چنانچه حضرت علی علیه السلام زاهد به تمام معنی بوده است و دلبستگی به مالی و به کسی جز به خدای متعال نداشته است. امام سجاد علیه السلام نیز همچنین بوده است. لذا به اصحاب خود سفارش میفرمود: اصحابی، اخوانی، علیکم بدار الآخرة و لا اوصیکم بدار الدنیا فانکم علیها و بها متمسکون اما بلغکم ان عیسی علیه السلام قال للحواریین. الدنیا قنطرة فاعبروها ولا تعمروها. و قال: من یبنی علی موج البحر داراً؟ تلکم الدار الدنیا و لا تتخذوها قراراً.«ای یاران من، برادران من، مواظب خانه آخرت باشید من سفارش دنیا را به شما نمیکنم زیرا شما بر آن حریص هستید و به آن چنگ زدهاید. آیا نشنیدهاید که حضرت عیسی به حواریون میگفت: دنیا پل است، از روی آن بگذرید و به تعمیرش نپردازید! چه کسی روی موج آب، خانه میسازد؟ موج دریا این دنیا است، به آن دلبستگی نداشته باشید.»
شجاعت امیرالمؤمنین علیه السلام
شجاعت امام علی علیه السلام زبانزد خاص و عام است. و اگر گفتار امام سجاد علیه السلام را در مجلس ابن زیاد و در مجلس یزید و مخصوصاً خطبه آن بزرگوار را در مسجد شام در نظر بگیریم شجاعت این بزرگوار نیز بر ما روشن میشود.امیرالمؤمنین شجاعت خود را در میدان برای افرادی مثل عمرو بن عبدود و مرحب خیبری به کار میبرد و فرزند گرامی او امام سجاد، شجاعت را در مجلس ابن زیاد و مجلس یزید و روی منبر در مسجد شام به کار برده است.
سیاست امام سجاد علیه السلام
امیرالمؤمنین به اقرار همه مورخین از سنّی و شیعه پاسدار اسلام بود و رأی و تدبیر او فوق العاده مفید بود، چنانکه عمر بیشتر از هفتاد مورد گفته است: لولا علی لَهَکَ عمر، یعنی: «اگر علی نبود عمر هلاک شده بود.»امام سجاد علیه السلام در مدت سی و پنج سال پاسدار شیعه بود. مورخین معتقدند که تدبیر امام سجاد علیه السلام، مدینه را و بسیاری از شیعیان را از دست کسانی چون یزید و عبدالملک مروان نجات داد.
حلم امام سجاد علیه السلام
درباره امیرالمؤمنین گفتاری نقل شده و ایشان فرمودند: «از کنار آدم بیخردی گذشتم که به من بد میگفت. از او صرفنظر کردم گویی که او حرفی نزده است.» درباره امام سجاد نیز گفتاری نقل شده است و ایشان فرمودند: «از کنار کسی گذشتم که به من بد میگفت. به او گفتم که اگر راست میگویی خداوند متعال مرا رحمت کند، و اگر دروغ میگویی خدا تو را بیامرزد!»
تاریخ نویسان اقرار دارند که امام سجاد علیه السلام، دوست داشت فقیران، یتیمان و بینوایان سر سفرهاش باشند و با آنها بنشیند، غذا برای آنها آماده کند و حتی غذا در دهن آنان بنهد.
فصاحت و بلاغت در کلام امام سجاد علیه السلام
فصاحت به معنی خوب سخن گفتن، مجاز، کنایه، لطایف و مثالها را به کار بردن است. و بلاغت، سخن خوب گفتن، بجا سخن گفتن، از طول کلام بی فایده پرهیز داشتن است. فصاحت و بلاغت امیرالمؤمنین مورد اقرار همه است آن چنانکه درباره نهج البلاغه گفته شده:دون کلام الخالق و فوق کلام المخلوق؛ پایینتر از کلام خالق و بالاتر از کلام مخلوق است.»
امام سجاد علیه السلام صحیفه کامله سجادیه را به جهان عرضه داشت. صحیفهای که مثل آن نیامده و نخواهد آمد. صحیفهای که در ضمن دعا، معارف اسلام، سیاست اسلام، اخلاق اسلام، اجتماعیات اسلام، حقانیت شیعه، حقانیت اهلبیت، انتقاد از ظلم و ظالم، سفارش به حق و حقیقت، و بالاخره یک دوره معارف اسلامی را آموزش میدهد. صحیفهای که محققین اسم آن را «اخت القرآن»، «انجیل اهلبیت»، «زبور آل محمد» نهادهاند. صحیفهای که ابلهی با فصاحت ادعا کرد که میتواند چون آن بیاورد چون قلم به دست گرفت، نتوانست، دق کرد و مُرد.
جهاد امام سجاد علیه السلام
حضرت علی علیه السلام بزرگترین مجاهد اسلام است که توانست اسلام را از دست کفار و مشرکین نجات دهد. ولی فرزندش امام سجاد علیه السلام گرچه در کربلا کشته نشد اما وجودش، بقایش و اسارتش عامل بقای اسلام بوده است. قیام ابی عبدالله الحسین علیه السلام درختی بود که در کربلا کاشته شد و آبیاری و به ثمر رساندن و نگاهداری از آن به دست امام سجاد علیه السلام به دست زینب کبری انجام گرفت.تدبیر امام سجاد علیه السلام در اسارت، گریههای امام سجاد در مدینه، نوحه خوانی و روضه خوانیهای آن حضرت در مدت سی و پنج سال سخنرانیش، به موقع جهادی بود فوق العاده مفید و ثمربخش که تحلیل سیاسی تاریخ، این مطالب را نشان میدهد.
عفو و جوانمردی امام سجاد علیه السلام
اگر تاریخ درباره امیرالمؤمنین علیه السلام میگوید که چگونه از ابن ملجم مواظبت کرد و هنگامی که ظرف شیری را برای حضرت میآوردند نیمی را میخورد و نیم دیگر را برای او میفرستاد، و درباره او وصیّت و سفارش فراوان نمود، درباره امام سجاد نیز منقول است که: فرماندار مدینه که دل امام سجاد را خون کرده بود، از طرف عبدالملک مروان معزول شد و امر شد که او را به درختی ببندند و مردم بیایند و به او توهین کنند. امام سجاد علیه السلام اصحاب خود را خواست و سفارش فرمود که مبادا به او توهین شود! امام سجاد نزد او رفت و او را دلداری داد و نزد عبدالملک مروان وساطت او را کرد که از این خواری نجات یابد.آن فرماندار معزول میگفت از علی بن الحسین و یارانش ترس دارم زیرا به آنها ظلم بسیار کردم.
ابهت و شخصیت امام سجاد علیه السلام
درباره حضرت علی علیه السلام گفته شده که بسیار متواضع بود، ولی بزرگی شخصیت آن بزرگوار میان همه محفوظ بود. همچنین است فرزند عزیزش امام سجاد علیه السلام.در تاریخ ضبط است که هشام بن عبدالملک به حج آمده بود و کثرت جمعیت مانع شد که حجرالاسود را استلام کند. پس در گوشهای برای او فرشی انداخته و نشسته بود که امام سجاد علیه السلام وارد طواف شد و وقتی به حجرالاسود رسید، مردم کنار رفتند و حضرت مکرّر استلام نمود. هشام فوق العاده ناراحت شد. یکی از اطرافیان پرسید: این مرد کیست که مردم چنین به او احترام دارند؟ هشام تجاهل کرد و گفت نمیدانم. فرزدق آنجا بود، فی البداهه قصیده مفصلی درباره امام سجاد علیه السلام سرود. ما چند بیت از آن قصیده را میآوریم: تمام قصیده در مناقب ابن شهر آشوب موجود است:
هذا الذی تعرف البطحاء و طاته | و البیت یعرفه و الحل و الحرم |
ما قال لاقط الا فی تشهده | لولا التشهد کانت لانه نعم |
یغضی حیاء و یغضی من مهابته | فما یکلم الا حین یبتسم |
من معشر حبهم دین و بغضهم | کفر و قربهم منجی و مقتصم |
مقدم بعد ذکر الله ذکرهم | فی کل فرض و مختوم به الکلم |
«این مردی است که حجاز، خانه خدا، حل، حرم او را میشناسند. نه، در کلامش نیست ـ حاجت سائل را همیشه برآورده میکند جز در تشهد ـ که لا اله الا الله میگوید. و اگر تشهد در نماز نبود، نه او، همیشه آری بود: هنگام برخورد با مردمان چشمها را فرو میبندد برای آن که حیا دارد، و دیگران چشم فرو میبندد به جهت ابهتی که او دارد. و سخن با او نمیگویند مگر که آن بزرگوار تبسّم کند. روز قیامت حبّ آنها دین است و بغض آنها کفر است و قرب و نزدیکی به آنان پناه و نجات انسانها است. در نمازها یاد آنها و اسم آنها مقدم بر هر چیزی است بعد از اسم خدای متعال. و نمازها به اسم آنان تمام میشود ـ یعنی در نماز بعد از اسم خدا در اقامه، اسم اهلبیت است و آخر مطلب که در تشهد آخر گفته میشود باز اسم اهلبیت است. گفته شده که فرزدق به این اشعار آمرزیده شده است و به گفته جامی اگر اهل عالم به این اشعار آمرزیده شوند جا دارد.
زندگی امام سجاد علیه السلام
میدانیم زندگی حضرت علی علیه السلام پر تلاطم بود در نهج البلاغه میفرماید: «صبرت و فی العین قذی و فی الحلق شجی؛ صبر نمودم در مصایب نظیر کسی که خاری در چشم و استخوانی در گلو داشته باشد.» ولی زندگی امام سجاد علیه السلام از زندگی امیرالمؤمنین علیه السلام بسیار پرتلاطمتر بود. آن حضرت در بحبوحه جنگ صفین به دنیا آمد: در زمان معاویه و آن جنایاتش پرورش پیدا کرده. معاویه را با کشتارهای دسته جمعی شیعیان، با اشاعه سبّ امیرالمؤمنین در خطبهها و بعد از نمازها دیده است. بعداً حماسه کربلا و اسارت، که هر روزی از آن چند بار مرگ است، مجلس ابن زیاد و مجلس یزید را با اهلبیت پدرش پشت سر نهاد. قضیه حرّه که ننگی است بر دامن مسلمانان را مشاهده کرد.یزید سال دوم سلطنت، شخصی را با پنج هزار لشگر به مدینه فرستاد و دستور قتل عام داد و سه روز مدینه را برای لشگریان خود مباح اعلام نمود.
او شاهد قضیه عبدالله بن زبیر است ـ که همه بنیهاشم و من جمله محمد بن حنفیه را در شعب ابی طالب جمع نمود که بسوزاند و چون دشمن رسید موفق نشد ـ شاهد مروان بن حکم بود که دشمن سرسخت اهلبیت بود. شاهد حکومت عبدالملک مروان با فرماندارش حجاج بن یوسف ثقفی است. زندانی زندان حجاج بن یوسف است که در میان بیابانی، پنجاه هزار زندانی در آن زندان بود و دمیری در حیاة الحیوان میگوید خوراک آنها دو قرصه نان بود که بیشتر آن خاکستر بود. شاهد کشتار بیشتر از صد هزار نفر بود به جرم دوستی با اهلبیت. پنجاه و هفت سال در این دنیا زندگی کرد ولی هر روز از آن برای آن بزرگوار قتلگاهی بود.
گذری بر ولادت تا شهادت حضرت سید الساجدین علیه السلام
امام بعد از امام حسین علیه السلام: فرزند ایشان ابو محمد على بن الحسین زین العابدین علیه السلام است که کنیه ایشان ابو الحسن نیز میباشد
مادر ایشان شاه زنان دختر یزدگرد شاهنشاه ایرانست که او را شهربانو هم مىگفتهاند.
گفتهاند امیر المؤمنین على علیه السلام حریث بن جابر حنفى را بحکومت یکى از نواحى مشرق بر- گمارد و او در زمان حکومت خود دو دختر یزدگرد را بحضور على علیه السلام فرستاده آن حضرت هم شاهزنان را بفرزندش حسین علیه السلام بخشید از آن مخدره حضرت سجاد علیه السلام متولد شد و دیگرى را بمحمد بن ابو بکر بخشید و قاسم بن محمد از او بوجود آمد بنا بر این حضرت سجاد و قاسم خالهزادهاند( ارشاد القلوب ص 501).
شیوه ی مبارزه ی امام سجاد علیه السلام
امام به علّت قرار گرفتن در شرایط دشوار اختناق چارهاى نداشتند جز آنکه تعالیم آسمانى را در قالب ادعیه به مسلمانان تعلیم دهند، لذا صحیفه سجادیّه که در آن حقیقتا روح ایمان تبلور مىیابد،از ایشان بیادگار مانده است .دعا رکن اصلى عبادت و پیوستگى و اتصال به معبود است
امام از طریق این دعاهاى آسمانى بینشهاى وحى و ارزشهاى رسالت را پراکنده فرمود و بوسیله همین نیایشها به مبارزه منفى با دستگاه طاغوت پرداخت و با محتواى پر بار این ادعیه روح تقوا و فضیلت و ایثار و جهاد را در میان مؤمنان راستین پرورش داد، این نیایشها، روح ایمان را در سختترین شرایط در مردم زنده نگاه مىداشت
على بن الحسین علیه السلام در مدینه سال سى و هشتم هجرت متولد شد و دو سال با جدش على علیه السلام و دوازده سال با عمویش امام حسن علیه السلام و بیست و سه سال با پدرش حسین علیه السلام بسر برد و پس از شهادت پدر تاجدارش سى و چهار سال زندگى کرد و سال نود و پنجم هجرت در سن پنجاه و هفت سالگى شهادت یافت و سى و چهار سال مدت امامت آن حضرت بود و در بقیع جوار مرقد عموى بزرگوارش امام حسن مجتبى علیه السلام مدفون گردید صلوات اللَّه علیه
- در دوران امام سجاد، موج فتوحات اسلامى هر روز کشور جدیدى را فرا مىگرفت و بخش تازهاى را به ممالک اسلامى مىافزود، امّا این پیکر به روح ایمانى نیاز داشت تا فرهنگها و سنتهاى دیگر در کنار هم بصورت امّت واحده در آورد، امام سجاد (علیه السلام) و یاران و شاگردان وى با بکار بستن شیوههاى گوناگون مسئولیّت این امر مهمّ را بر دوش داشتند، امام (علیه السلام) براى جذب موالى کشورهاى فتح شده، اغلب بردگان زیادى را مىخرید و با آنها به بهترین شیوه رفتار مىکرد و آنان را به سوى معارف حقیقى دین هدایت مىنمود و پس از مدّتى ایشان را آزاد کرده و امکانات یک زندگى خوب را برایشان فراهم مىساخت، بنا بر این هر یک از این بردگان آزاد شده، به صورت یک مبلّغ دینى در میان افراد قوم خود عمل مىکردند.
- تربیت نسلى از علماى ربّانى که هر یک از آنها به نوبه خود دانشمندان و انقلابیون و بندگان صالحى را تربیت کردند
از جمله این دانشمندان مىتوان از سعید بن جبیر (بصیر العلماء) نام برد، او در عبادت و جهاد، اسوه بود و آوازه علم و دانش او در سراسر مملکت اسلامى پیچیده بود و سرانجام به دست حجاج بن یوسف به شهادت رسید، شاگرد دیگر امام، ابو اسحاق عمر بن عبد اللَّه سبیعى بود که از محدّثان بسیار موثّق و از عبّاد و زهّاد زمان خود بوده است، از جمله شاگردان دیگر امام مىتوان از سعید بن مسیّب، عبد اللَّه بن حسن، ابو حمزه ثمالى و ... نام برد
- از طریق ایراد خطبه و سخنرانیهاى آتشین رسالت ایجاد حرکتهاى انقلابى را به انجام رسانیدند و خط درخشان سیاسى خود را که به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و اهل بیت معصوم او علیهم السلام استناد دارد آشکار داشت و پرچم سرخى که وجدانهاى آزاده را به قیام براى خدا و در راه یارى مظلومان فرا مىخواند بر دوش گرفتند
- امام سجّاد (علیه السلام) در کنار این ادعیه گاهى شعرى نیز مىسرود و از آنجا که اعراب براى شعر و سخنورى و بلاغت اهمیّت فوق العاده قائل بودند، امام از شعر به عنوان منبرى سیّار که به سرعت در میان مردم نفوذ پیدا مىکرد و شایع مىشد، استفاده مىکردند و معارف حقّه را در میان آنان انتشار مىدادند، در همین راستا از شعرایى که براى اهل بیت شعر مىسرودند دستگیرى کرده و به آنان توجّه عمیق نشان مىدادند.
ماجراى فرزدق و قصیده او در وصف امام سجاد (علیه السلام) معروف است، پس از انتشار این قصیده جاوید، حکومت اموى بر فرزدق خشم گرفت و او را زندانى نمود .اما امام انعام بسیار با ارزشى براى او فرستادند که از برکت آن تا پایان عمر محتاج نشد(قصص الانبیا ء ص 772)
- تبلیغات بعد مهمّ و اساسى دریک مکتب است، از این منظر شاید بتوان واقعه عاشورا را بارزترین نمونه تبلیغ مکتبى به شمار آورد و پس از وقوع عاشورا امام سجاد و زینب کبرى (سلام الله علیهما) این نقش تبلیغى را عهدهدار شدند و این وظیفه را به طرق مختلف به انجام رساندند.
ابتدا با گریه بر امام حسین (علیه السلام) نام و یاد او را زنده نگاه داشته و با آشکار کردن بعد فاجعه آمیز واقعه کربلا، باعث شدند این حادثه در عمق وجود نسلهاى آینده جاودان مانده و نام حسین شعلهاى همیشه افروخته در دل مؤمنان باشد و انگیزههاى خیر و فضیلتطلبى را در آنها زنده نگاه داشته و روحیه جهاد و شهادتطلبى را به آنان بیاموزد، در همین راستاست که امام سجّاد مدت سى و پنج سالى را که بعد از واقعه کربلا در قید حیات بود، همچنان به گریه و ماتم گذراند تا آنجا که او را یکى از پنج فرد بکّاء (بسیار گریهکننده) عالم دانستهاند( گریهکنندگان عالم پنج نفردانسته اند: آدم، یعقوب، یوسف، حضرت فاطمه زهرا (سلام الله علیها)، حضرت امام سجاد (علیه السلام) ، هر گاه خوراک یا آبى به نزد آن حضرت مىآوردند، آنقدر مىگریست که اشک چشمش به آن طعام مخلوط مىشد و مىفرمود:انَّما أَشْکُوا بَثِّی وَ حُزْنِی إِلَى اللَّهِ وَ أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ ما لا تَعْلَمُونَ( قصص الانبیا – ص 770)
طلب یقین
امام سجاد علیه السّلام بعد از اداء نماز مغرب زیاد مىنشست و از خداوند طلب یقین مىکرد( بحار الانوار ج1 ص : 614)
در فضیلت حزن
راوی می گوید (دیلمى) من در آغاز زندگانى و جوانى هر گاه دعاى پیش از نماز شب را میخواندم چون می رسیدم باین جمله از دعا (ى حضرت سجاد علیه السّلام): أللهم ان ذکرت الموت و هول المطلع و الوقوف بین یدیک تغصنى مطعمى و مشربى و أغصنى و أقلقنى (أقلبنى- أقلنى) عن وسادی و منعنى رقادى، خجل و شرمنده می شدم زیرا تمامى این صفات و حالت را در خود نمیدیدم.
پس در خاطرم گذشت و تصمیم گرفتم که راهى براى آن پیدا کنم که دروغ نباشد، و بقلب خود چنین خطور میدادم که: امید است داراى این گونه صفات و حالت بشوم (و از خداى تمنّاى این را داشتم که موفّق شوم تا حالات من موافق مضامین آن شود).
پس چون قدرى از سنین عمرم گذشت و قواى بدنم سست گردید و آثار مرگ هویدا و پدید آمد و ارتعاش بدن مرا عارض گردید و کار بجائى رسید که چون داخل صبح می شدم امید زنده بودن تا شب را نداشتم و چون داخل در شب میشدم امید زنده بودن تا صبح را نداشتم حتى اگر قدمى می گذاشتم امید برداشتن آن را نداشتم و اگر لقمهاى در دهان می نهادم امید این که زنده بمانم و فرو ببرم نداشتم.
پس چون چنین شدم توانستم بگویم: إلهی إنى إذا ذکرت الموت و هول المطلع و الوقوف بین یدیک تغصنى مطعمى و مشربى و اغصنى بریقى و أقلقنى عن وسادی و منعنى رقادى و نقص على سهادى و ابتزنى راحة فؤادى إلهی و سیدى و مولاى مخافتک اورثتنى طول الحزن و نحول الجسد و الزمتنى عظیم الغم و ألهم و دوام الکمد و أشغلتنى عن الاهل و المال و الصفد و ترکتنى مسکینا غریبا وحیدا و إن کنت بفناء الاهل و الولد
ما أحسن بدمعة ترقى من آماقى و زفیر یتردد بین صدرى و التراقى یا سیدى فرّ و حزنى ببرد عفوک و نفس غمى و همى ببسط رحمتک و مغفرتک فانى لا آمن إلا بالخوف منک و لا أعز إلا بالذل لک و لا أفوز إلا بالثقة بک و التوکل علیک یا أرحم الراحمین و خیر الغافرین» ( الارشاد ص 560)
سیره و فضایل اخلاقی
ابن اسحق گفته در مدینه خانواده چندى بودند که امورشان در خور احتیاجشان اداره می شد و نمی دانستند از کجا و بوسیله چه شخصى بآنها کمک مىشود و چون حضرت سجاد ع شهید شد دانستند شخصى که متکفل امور آنها می شده على بن الحسین علیه السلام بوده (الارشاد – ص 494)
مقام دعا
حسین بن زید از آن حضرت سجاد علیه السلام روایت کرده است: هیچ کارى را در سرعت اجابت و وصول بهدف مانند دعا نیافتم زیرا چنان نیست که همیشه اوقات تیر درخواست بنده بمقصود برسد در عین حال باید دست از دعا برنداشت(الارشاد ص 552)
اثر همنشین
عبد اللَّه موسى از جدش روایت کرده مادرم فاطمه بنت الحسین علیه السلام همواره مرا وصیت میکرد حضور دائى بزرگوارم شرفیاب شوم و من هر گاه در خدمت آن جناب مشرف می شدم چون از جا حرکت می کردم و اجازه مرخصى می گرفتم خیر کاملى نصیب من شده بود و دست خالى مراجعت نمی کردم زیرا یا آن حضرت را بیمناک از خدا می یافتم در نتیجه دل من هم از خدا خائف می شد و یا بیان علمى می فرمود بر معلوماتم اضافه می کردید( الارشاد ص 553)
فرازهایی از مناجاتهای امام در صحیفه سجادیه:
- اللهم صلی علی محمد و آل محمدو عجل فرجهم
- پروردگارا ( پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله را) بخاطر رنجها و سختی هایی که در راه تو کشید مقام و مرتبه اش را به بالاترین درجات بهشت بالا بر.(دعای 2)
- پروردگارا ( از آن مردم روی زمین که پیروان و تصدیق کنندگان انبیاء اند) از امروز تا روز قیامت بر تمامی پیروان و همسران و فرزندانشان و آنها که تو را اطاعت می کنند درود و رحمت بفرست.( دعای 4)
- پروردگارا ... با ایجاد رابطه با خودت ما را از ترس قطع رابطه با دیگران نجات ده ( دعای 5)
- پروردگارا بر محمد و خاندانش درود بفرست ومصاحبت و همراهی شایسته و نیک با این روز (امروز ) را روزی ما گردان.(دعای 6)
- پروردگارا رنجی که از نوشتن نامه ی اعمال بر عهده ی فرشتگان نویسنده ی اعمال می باشد کم و آسان بگردان ( دعای 6)
- پروردگارا حمد و ستایش مخصوص توست بخاطر نعمت سلامت و تندرستی که همواره از آن بهره مند بوده ام و نیز حمد و ستایش مخصوص توست بعلت بیماری که در جسمم پدید آوردی( دعای 15)
- پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست و ... کارهای خیر برای مردم را بدست من جاری کن( دعای 20)
- پروردگارا مرا در هنگام گرفتاری به کمک خواستن از غیر خودت گرفتار مساز.(دعای 20)
- پروردگارا انس و الفت با خودت و دوستانت و بندگان فرمانبردارت را به من عطا کن.(دعای 21)
- پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا همدم و همنشین ایشان گردان.(دعای 21)
- پروردگارا بر محمد و خاندانش درود فرست و دانستن آنچه درباره ی پدر و مادرم بر من واجب است به من الهام کن ....(دعای 24)
- پروردگارا هرگز بخاطر انجام عمل مستحبی به تو متوسل نمی شوم در حالی که در بسیاری از وظایف واجبت غفلت کرده ام.( دعای 32)
- پروردگارا بر محمد و آل محمد درود فرست و قرآن را در تاریکی و تیرگی شب مونس و همدم ما گردان.(دعای 42)
- پروردگارا به برکت قرآن , تشنگی ما را در گرمای طاقت فرسای قیامت از بین ببرو در روز وحشت هنگام زنده شدنمان بوسیله ی قرآن , لباس ایمنی بر ما بپوشان.(دعا 42)
آمین
اللهم صلی علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
منابع:
- ارشاد القلوب – شیخ مفید -ترجمه ساعدى خراسانى باب ششم و هفتم
- صحیفه سجادیه
- قصص الانبیاء
- بحار الانوار ج1و2